راستگويي از اعمال نيكوي انساني و نزد دين و خرد از جايگاه ويژه اي برخوردار است. فطرت پاك انسان ايجاب مي كند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش يكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش يكي باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاري كند.
ديدگاه اسلام
اسلام ديني فطري است و راستي نيز خواست فطرت است، پس اين دو پيوندي ناگسستني دارند و در روايات اسلامي با تعابير گوناگوني بر راستگويي مسلمانان تأكيد شده و آن را از اصول ايمان و تديّن به حساب آورده اند.
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد:«الصّدْقُ مُبارَك وَ الكِذْبُ مَشْؤُومٌ»1 (راستي، مبارك و دروغ ناميمون است).
اميرمؤمنان صلوات الله عليه، راستگويي را قويترين پايه ايمان، ملاك دين و الهام از سوي خدا دانسته، مي فرمايد: «اَلصدقُ اقوي دَعائِمِ الايمانِ»2 (راستي قويترين ركن ايمان است).
«شَيْئانِ هُما مِلاكُ الدّين؛ الصِّدْقُ وَ الْيَقينُ»3 (دو چيز ملاك دين است؛ راستي و يقين).
«اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ»4 (وقتي خدا بنده اي را دوست بدارد، راستي را به او الهام مي كند).
حضرت صادق ـ عليه السلام ـ نيز مي فرمايد:«اِنَّ اللهَ لَمْ يَبْعَثْ نبيًّا اِلّا بِصدقِ الْحَديثِ وَ اداء الاَمانَهِ اِلَي البَرِّ وَالفاجِِرِِ»5 (خداوند هيچ پيامبري برنينگيخت جز با راستي و امانتداري نسبت به نيكوكار و بدكار).
با اين وصف اگر بگوييم راستي و درستي شالوده دين و ايمان را تشكيل مي دهد و آن كه از اين خصلت زيبا و حياتي بركنار باشد در واقع دين در او بي ريشه است، سخن گزافي نگفته ايم.
امام صادق ـ عليه السلام ـ به اين حقيقت تصريح كرده مي فرمايد:
«لاتَنْظُروُا الي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئءٌ قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ لِذلِكَ ولكِنَ انْظُرُوا الي صدقِ حديثهِ وَ اَداءِ اَمانَتهِ»6(براي شناخت تدين افراد) به طولاني شدن ركوع و سجده او نگاه نكنيد چرا كه به آن عادت كرده و اگر تركش كند، وحشت زده مي شود، ليكن به راستگويي و امانتداري او توجه كنيد).
عكس العمل شیطان هنگام نزول آیه الكرسی
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الكرسی آیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
هفتاد و دومین سوره قرآن كریم است كه مكی و 28 آیه دارد.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر كس سوره جن را قرائت كند خداوند به تعداد همه جنیان و شیطان هایی كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را تصدیق یا تكذیب كردند ثواب آزادی بنده به او خواهد داد.1
امام صادق علیه السلام در روایتی آورده اند: هر كس سوره جن را زیاد قرائت كند در دنیا آزاری از جنیان به ائ نمی رسد و نه چشم زخمی و نه سحر و نه مكری و نیز، همراه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود و می گوید : پروردگارا چیزی در عوض آن نمی خواهم و آن را با هیچ چیز عوض نمی كنم و نمی خواهم تغییری در آن ایجاد شود.2
امام صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره جن موجب فرار شیطان از آن جایگاه می شود و كسی كه می خواهد به سراغ سلطان و حاكم ستمگری برود با خواندن این سوره امنیت می یابد. و نیز کسی که سرگردان است با قرائت این سوره خداوند راه برون شدنش را آیان می کند همچنین هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد در حالی که در تنگی و سختی باشد خداوند در گشایش را بر روی او باز می کند
يكي از موجوداتي كه از ديدهها پنهان است، اما داراي وجود خارجي است؛ شيطان ميباشد.
واژهي «شيطان»، از ماده «شطن» يا «يشطن» به معناي خبيث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودي سركش و متمرد اطلاق ميشود. اعم از، انسان، جن و يا جنبندگان ديگر. پس شيطان اسم عام(اسم جنس) است اما "ابليس[1] اسم خاص (علم) است كه حضرت آدم را سجده نكرد واكنون نيز با لشكر و منسوبين خود انسانها را وسوسه و گمراه ميكند.[2] لذا در قرآن كلمه شيطان به انسان و جن اطلاق شده است «و كذالك جعلنا لكل نبي عَدُوّاً شياطين الانس و الجنّ؛»[3] «بدين گونه مابراي هر پيامبري دشمني از شيطانهاي انساني و يا جني قرار داديم.»
واژهي «شيطان» به صورت مفرد «70» بار و به صورت جمع (شياطين) «18» بار در قرآن آمده است. ماهيّت شيطان همانند جنيان ازآتش است به عبارت ساده ميتوان گفت: شيطان نيز از نسل جنيان ميباشد. كه خودش اعتراف دارد كه زماني كه خداوند به او فرمان سجده به حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ داد[4] او از فرمان الهي سرپيچي نمود و گفت:«خلقتني من نار و خلقته من طين؛» «مرا از آتش و او را از خاك آفريدي (و آتش به خاك افضليت دارد)» و همانند جنيان داراي اختيار، تكليف و شعور و عقل و اراده و زاد و ولد هستند.
گاهي جن و شيطان، مفهوم وسيعي دارندو شامل نفس امّاره[5] قواي واهمه، تخيل نفساني و لذات دنيوي، رياسات وهميه، حشرات موذي و انسانهاي فاسد و... كه لشكريان شيطان هستند؛ ميباشند[6] به عنوان مثال، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: از قسمت شكسته ظرف و دستگيره آن آب نخوريد زيرا شيطان به روي دستگيره و قسمت شكسته ظرف مينشيند[7] يا در جاي ديگر ميفرمايد: زياد بن ابيه! از معاويه بترس! كه او شيطان است.[8]
نگرشی بر محتوای سوره توبه
قسمت مهمی از این سوره پیرامون باقی مانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و لغو پیمانهایی است که با مسلمانان داشتند، تا بقایای بت پرستی برای همیشه از محیط اسلام برچیده شود.
قسمت دیگری از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن میگوید و به مسلمانان هشدار میدهد و نشانههای منافقان را می شمارد. در بخش دیگری از سوره مذکور، درباره اهمیت جهاد در راه خدا، سخن به میان آمده و در فرازی دیگر از این سوره برخی از انحرافات اهل کتاب (یهود و نصاری) از حقیقت توحید را یادآور میشود.
همچنین دعوت مسلمانان به اتحاد و سرزنش تخلف کنندگان از جهاد و مباحث دیگری مانند: داستان هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) مسأله ماههای حرام ـ که جنگ در آنها ممنوع است ـ موضوع جزیه ـ نوعی عوارض ـ از اقلیتها و پیروان ادیان دیگر و... در قسمتهای بعد این سوره، مورد توجه قرار گرفته است. (تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 7، ص 271 ـ 280)
سوره توبه در قرآن کنونی، نهمین سوره است; ولی در ترتیب نزول آن بر پیامبر(صلی الله علیه و آ له و سلم) بنا بر روایت ابن عباس، آخرین سورهای است که نازل شده و بنا بر آن چه زرکشی نقل کرده.
آخرین سورهای که بر پیامبر نازل شده سوره مائده است و سوره توبه قبل از سوره مائده نازل شده است.( تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص 58)
سوره کهف نیز مانند دیگر سوره های قرآن، دارای فضایل و ویژگی های بسیاری است که این عظمت و فضیلت در روایات فراوانی از پیامبر (ص) و ائمه (ع) نقل شده است؛ مانند این که هفتاد هزار فرشته به هنگام نزولش آن را بدرقه کردند؛ یا هر کس آن را در روز جمعه بخواند، خداوند تا جمعه دیگر او را مى آمرزد، و یا کسى که در هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، شهید از دنیا مىرود، و با شهدا مبعوث مىشود و... .
تعالیم و مطالب این سوره با حمد و ستایش خداوند آغاز مىشود، و با توحید، ایمان و عمل صالح پایان مىیابد. آیات این سوره بیشتر در بیان مبدأ، معاد، بشارت و مژده نسبت به نعمت ها و ترس از عذاب های قیامت است.
از نکات جالب این سوره این است که در آن به سه داستان اشاره شده است: الف. داستان اصحاب کهف، ب. داستان موسى و خضر، ج. داستان ذو القرنین.
.: Weblog Themes By Pichak :.